رومینالغتنامه دهخدارومینا. (ن مف مرکب ) زدوده و صیقل کرده شده و جلاداده و پاک و پاکیزه کرده . (ناظم الاطباء) (برهان ).
رومیناواژهنامه آزادپاک و پاکیزه ، انچه از زمین بروید پاک،پاکیزه،تمیز پاک،پاکیزه، درقدیم به زمین های پر محصول «رومینا»میگفتند
رومنالغتنامه دهخدارومنا. [ م َ ] (هزوارش ، اِ) به لغت زند انار و رومان است . (از برهان ) (از انجمن آرا).
رومنیلغتنامه دهخدارومنی . [ م َ ] (اِخ ) دهی از بخش شهربابک شهرستان یزد. سکنه ٔ آن 350 تن . آب آن از قنات . محصول عمده ٔ آنجا غلات . صنایع دستی زنان اهالی کرباس بافی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10).