رونویسلغتنامه دهخدارونویس . [ ن ِ ] (اِ مرکب ) مُستَنسَخ . سواد. (یادداشت مؤلف ). نسخه . کپیه . سواد و با کردن و شدن مستعمل .- رونویس کردن ؛ نسخه برگرفتن . از روی نوشته ای نوشتن .|| (نف مرکب ) به جای کلمه ثبات پذیرفته شده است . (لغات فرهنگستان ). مُستَنسِخ .<br
ژروینوسلغتنامه دهخداژروینوس . [ ژِرْ ] (اِخ ) ژُرژ گدفری .نام تاریخ دان و سیاستمدار آلمانی . مولد دارمستاد بسال 1805 و وفات بسال 1871 م . وی مؤلف تاریخی است درحوادث قرن نوزدهم ، پس از عهدنامه ٔ وین تا <span class="hl" dir="ltr"
گرونویوسلغتنامه دهخداگرونویوس . [ گ ِ رُ ن ُ ] (اِخ ) ژان فردریک گرونو، بشردوست و منتقد هلندی متولد در هامبورگ . (1611 - 1671 م ).
پیریونسلغتنامه دهخداپیریونس . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان فرورق بخش حومه ٔ شهرستان خوی . واقع در 6/5 هزارگزی باختر خوی در مسیر شوسه ٔ خوی به سیه چشمه . جلگه ، معتدل ، مالاریائی . دارای 444 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غ
رونویسیلغتنامه دهخدارونویسی . [ ن ِ ] (حامص مرکب ) عمل رونوشت برداشتن . استنساخ کردن . کپیه کردن . (فرهنگ فارسی معین ). استنساخ .نسخه برداری . مثل نوشته ای نوشتن . (یادداشت مؤلف ).- رونویسی کردن ؛ سواد برداشتن . استنساخ کردن . نسخه برداشتن . (یادداشت مؤلف ).
transcribeدیکشنری انگلیسی به فارسیرونویسی کنید، رونوشت برداشتن، رونویسی کردن، اوانویسی کردن، رونویس کردن، نقل کردن
transcribingدیکشنری انگلیسی به فارسیترجمه کردن، رونوشت برداشتن، رونویسی کردن، اوانویسی کردن، رونویس کردن، نقل کردن
transcribesدیکشنری انگلیسی به فارسیفرستاده می شود، رونوشت برداشتن، رونویسی کردن، اوانویسی کردن، رونویس کردن، نقل کردن
رونویسیلغتنامه دهخدارونویسی . [ ن ِ ] (حامص مرکب ) عمل رونوشت برداشتن . استنساخ کردن . کپیه کردن . (فرهنگ فارسی معین ). استنساخ .نسخه برداری . مثل نوشته ای نوشتن . (یادداشت مؤلف ).- رونویسی کردن ؛ سواد برداشتن . استنساخ کردن . نسخه برداشتن . (یادداشت مؤلف ).
رونویسی درونشیشهایin vitro transcription, in vitro RNA synthesis, cell-free transcriptionواژههای مصوب فرهنگستانرونویسی ژنهای همسانهسازیشده در لولۀ آزمایش متـ . رونویسی درشیشه