رویداددیکشنری فارسی به انگلیسیaffair, circumstance, development, episode, event, happening, incident, occasion, occurrence
روضاتلغتنامه دهخداروضات . [ رَ ] (ع اِ) ج ِ رَوضَة. (المنجد)(دهار) (ناظم الاطباء). ج ِ روضه ، به معنی باغها و مرغزارها. (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ) : گر نروید خوشه از روضات هوپس چه واسع باشد ارض اﷲ بگو. مولوی .و رجوع به روضة و ر
روضاتلغتنامه دهخداروضات . [ رَ وَ ] (ع اِ) رَوضات . ج ِ رَوضَة. (ناظم الاطباء). رجوع به روضه و رَوضات شود.
رویداد 2event 3واژههای مصوب فرهنگستانهریک از عوامل اصلی و پیشبینیناپذیر در شکلگیری آینده که سبب ناپیوستگی یا توقف یا انحراف در روندهای جاری میشود
رویدادپردازیevent processingواژههای مصوب فرهنگستانپردازش رویدادها برای گردآوری اطلاعات بامعنی یا ارزشمند و سپس عمل براساس آنها
رویدادنامهchronicleواژههای مصوب فرهنگستانشرح دقیق حوادث و وقایع به ترتیب تاریخ و بدون تحلیل و تفسیر متـ . وقایعنامه
رویدادنگارchroniclerواژههای مصوب فرهنگستانکسی که رویدادنامه/ وقایعنامه را تهیه میکند متـ . وقایعنگار
رویداد 2event 3واژههای مصوب فرهنگستانهریک از عوامل اصلی و پیشبینیناپذیر در شکلگیری آینده که سبب ناپیوستگی یا توقف یا انحراف در روندهای جاری میشود
رویداد بحرانیcritical eventواژههای مصوب فرهنگستانرخدادی که باعث تغییر مسیر برنامۀ اجرای پروژه میشود
رویدادپردازیevent processingواژههای مصوب فرهنگستانپردازش رویدادها برای گردآوری اطلاعات بامعنی یا ارزشمند و سپس عمل براساس آنها
رویدادپردازی ترکیبیcomplex-event processing, CEPواژههای مصوب فرهنگستاننوعی رایانش که در آن مهمترین وجوه دادههای ورودی مربوط به رویدادها را استخراج میکنند و آنها را به دادهایی مفیدتر و پیچیدهتر تبدیل میکنند تا بینشی از آنچه در حال رخ دادن است به دست دهند
افق رویدادevent horizonواژههای مصوب فرهنگستانمرز سیاهچاله که انرژی یا ماده نمیتواند از درون آن بیرون بیاید