رَاغِبٌ ... عَنْفرهنگ واژگان قرآنروي گردان از(کلمه رغبت وقتي با لفظ " عن "متعدي شود ، معناي اعراض و نفرت را ميدهد ، و چون با لفظ " في "متعدي شود ، معناي ميل و شوق را ميدهد )
راغبلغتنامه دهخداراغب . [ غ ِ ] (اِخ ) ادریس بک . (معجم المطبوعات ). رجوع به ادریس بک در همین لغت نامه شود.
راغبلغتنامه دهخداراغب . [ غ ِ ] (اِخ ) میخائیل . اوراست : العزوبة و الزواج . (از معجم المطبوعات ج 1).
راغبلغتنامه دهخداراغب . [ غ ِ ] (ع ص ) مایل و خواهان . ج ، راغبون . (ناظم الاطباء). خواهان از روی حرص ، و دوستدارنده . (از اقرب الموارد). خواهان . (دهار). مأخوذ از تازی ، آرزومند و خواهان و مشتاق و طالب و مایل . (از ناظم الاطباء) : و اگر کسی این شربتها را نخواهد و به