ریختهگری ریژهایdie casting 2, gravity die casting, permanent mould castingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی ریختهگری که در آن فلز مذاب بهجای قالبهای ماسهای در قالبهای فلزی دائمی ریخته میشود
ریخته گریلغتنامه دهخداریخته گری . [ ت َ / ت ِ گ َ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل ریخته گر. (ناظم الاطباء). صوغ .صیاغت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به این دو مصدر شود. || قالب ریزی مواد و مصالح بنایی به صورت صوغ فلزات ، استحکام بنا را : پس عضدالدوله ب
قیچیshearsواژههای مصوب فرهنگستاننوعی وسیلۀ برش بزرگ که گاه شبیه به قیچی معمولی است و برای بریدن ورقهای بزرگ فلزی یا ریختهپیرایی قطعات ریختگی به کار میرود