زبردستی.
زبردستی؛ مهارت.
با زبردستی و استادی؛ از روی استادی و مهارت؛ ماهرانه.
( ~. دَ تِ) (حامص .) مهارت ، زبردستی .
ورزه، چیرگی، زبردستی، چیره دست