لغتنامه دهخدا
زجال . [ زَج ْ جا ] (ع ص ) صیغه ٔ مبالغه است از زجل . (از محیطالمحیط). و رجوع به زجل و زاجل شود. || آنکه کبوتر قاصد را به دوردست ها بفرستد و پرواز دهد، آن کبوتر را حمام الزجال و حمام الزاجل گویند (بصورت اضافه ). (از متن اللغة). حمام الزجال ، کبوتری که آنرا ز دور رها کرده باشن