۱. رنج و آزردگی.
۲. [قدیمی] به هم فشارآوردن و یکدیگر را در فشار گذاشتن؛ انبوهی کردن؛ زحام.
۳. [قدیمی] انبوهی.
〈 زحمت دادن: (مصدر متعدی) [عامیانه] باعث زحمت شدن؛ رنج و آزار دادن؛ اذیت کردن.
〈 زحمت کشیدن: (مصدر لازم) [عامیانه] رنج کشیدن؛ رنج بردن؛ تحمل رنج و مشقت کردن.
۱. عذاب، مزاحمت، مشقت
۲. تعب، تقلا، رنج، سختی، کد
۳. آزار، رنجه، محنت
۴. تصدیع، دردسر
دردسر، رنج، رنجه، رنجش، سخت