ترجمه مقاله

زرخرید

zarxarid

۱. خریده‌شده به‌ زر؛ آنچه با پول خریده شده.
۲. (اسم، صفت مفعولی) غلام یا کنیز خریده‌شده.

۱. برده، بنده، عبد
۲. غلام، کنیز

ترجمه مقاله