زرنیلجلغتنامه دهخدازرنیلج . [ زَ ل َ ] (معرب ، اِ) ریباس است . (اختیارات بدیعی ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). معرب زرنیله . (فرهنگ فارسی معین ). مأخوذ از زرنیله ٔ فارسی و بمعنی آن . (ناظم الاطباء). رجوع به زرنیله شود.
ریواسفرهنگ فارسی عمیدگیاهی علفی و پایا با ساقههای نازک، سفید و ترشمزه که مصرف خوراکی دارد؛ چکری؛ زرنیله.
زرنبلجلغتنامه دهخدازرنبلج . [ زَ رَم ْ ب ُ ] (اِ) ریواس را گویند و آن میوه ای است خودرو و مشهور، بهترین آن نیشابوری باشد. سرد و خشک است در دویم . (برهان )(آنندراج ). ریواس و ریباس . (ناظم الاطباء) (از دزی ج 1 ص 590). مصحف زرنیل