لغتنامه دهخدا
رجل الغراب . [ رِ لُل ْ غ ُ ] (ع اِ مرکب ) قازیاغی . (ناظم الاطباء). نباتی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). زرقوری . اَآطریلال . حشیشةالبرس . جرزالشیطان . زرینوری . رجل العقاب . (یادداشت مرحوم دهخدا). گویند نبات اَآطریلال است ، و اکثر تصریح نموده اند که غیر