زنانهفرهنگ فارسی عمید۱. زنمانند؛ مانند زنان.۲. درخور و مناسب زنان: لباس زنانه.۳. مربوط به زنان: بحثهای زنانه.
زنانهfeminineواژههای مصوب فرهنگستانویژگیای که در فرهنگ مردسالار برای ظاهر زن یا رفتار او قائل میشوند
زنانهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مادۀ آلی ه، دخترانه، ملیح، ناز، مادرانه، باردار، بارور، مُوَلّد، مولد مؤنث، اناث، مادینه نارپستان، زیبا مردنما یائسه
زنگانهلغتنامه دهخدازنگانه . [ زَ گا ن َ / ن ِ ] (اِ) نام پرده ای است از موسیقی . (برهان ) (جهانگیری ) (غیاث ). پرده ای است از موسیقی قدیم . (فرهنگ فارسی معین ). نغمه ای از موسیقی . (ناظم الاطباء). || نام رودی است و نام سازی است که زنگیان نوازند. (آنندراج ). رجو
زنگانهلغتنامه دهخدازنگانه . [زَ گا ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام رودخانه ای هم هست . (برهان ) (غیاث ). بمعنی رودخانه که از پهلوی زنگان گذرد. (آنندراج ). رجوع به زنگانه و زنجان و زنجان رود شود.
زنگیانهلغتنامه دهخدازنگیانه . [ زَ گیا ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) مقابل رومیانه . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). سیاه و مجعد در صفت زلف و سیاه در صفت خال : اگرچه موی بودش زنگیانه چنان چون بود چشمش جادوانه . (ویس و رام
زینگونهلغتنامه دهخدازینگونه . [ گو ن َ / ن ِ ] (ق مرکب )مخفف از اینگونه . از اینسان . بدین طرز : چو یک هفته زینگونه بامی بدست ببودند شادان دل و می پرست . فردوسی .که با کیست زینگونه تیر و کمان بدان
ساعت زنانهلغتنامه دهخداساعت زنانه . [ ع َ ت ِ زَ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعتهای کوچک ظریف مچی که زنان دارند.
زیباییشناسی زنانهfemale aesthetics, feminine aesthetics, feminist aestheticsواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای زیباییشناختی که جنبۀ جهانشمول اما درواقع مردسالارانۀ هنر و زیبایی را رد میکند و از تصویری که از زنان در هنر مردانه ارائه میشود، اسطورهزدایی میکند
چاقی زنانهgynoid obesityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی چاقی که در آن چربی عموماً در باسن و رانها جمع میشود متـ . چاقی گلابیشکل pear-shape obesity
feminizesدیکشنری انگلیسی به فارسیfeminizes، زنانه کردن، زنانه شدن، مونی کردن، دارای خصوصیات زنانه شدن
ساعت زنانهلغتنامه دهخداساعت زنانه . [ ع َ ت ِ زَ ن َ / ن ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ساعتهای کوچک ظریف مچی که زنان دارند.
راهزنانهلغتنامه دهخداراهزنانه . [ زَ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) دزدانه . مانند راهزنان . مانند دزد. همچون دزد. بسان قاطعان طریق .
زیباییشناسی زنانهfemale aesthetics, feminine aesthetics, feminist aestheticsواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای زیباییشناختی که جنبۀ جهانشمول اما درواقع مردسالارانۀ هنر و زیبایی را رد میکند و از تصویری که از زنان در هنر مردانه ارائه میشود، اسطورهزدایی میکند
انباشت چربی زنانهgynoid fat depositionواژههای مصوب فرهنگستانجمع شدن چربی اضافی در باسن و رانها که به چاقی زنانه منجر میشود
چاقی زنانهgynoid obesityواژههای مصوب فرهنگستاننوعی چاقی که در آن چربی عموماً در باسن و رانها جمع میشود متـ . چاقی گلابیشکل pear-shape obesity