25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
نالیدن
مویان
موئیدن
moans
مویا
انين
بیشتر بدانید
پاشیر
genus Hypopachus
harvest home
concn
منشبل
باهلی
زنجیدن
zanjidan
معنی
ناله کردن؛ زاری کردن؛ موییدن.
جستوجوی دقیق
زنجیدن
فرهنگ فارسی عمید
ناله کردن؛ زاری کردن؛ موییدن.
زنجیدن
دیکشنری فارسی به انگلیسی
wail
جستوجوی همآوا
زنجیدن از شدت درد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
groan
جستوجوی مشابه
زنجیدن از شدت درد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
groan
جستوجوی همآغاز
زنجیدن از شدت درد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
groan