لغتنامه دهخدا
اشتالنگ . [ اِ ل َ ] (اِ) بمعنی شتالنگ است و آن استخوانی باشد که در میان بندپا و ساق پا واقع است و آنرا بجول گویند و بعربی کعب خوانند. (برهان ) (هفت قلزم ) (انجمن آرای ناصری ). بجول . بجل . بژول . وژول . کعب . عظم کعب . شتالنگ . آشتالنگ . غاب . قاب . و این دو استخوان که بر مو