لغتنامه دهخدا
زهومت ناک . [ زُ م َ ] (ص مرکب ) که رائحه نامطبوعه دارد. بدبوی : گوشت بط و مرغابی ، غلیظ باشند و هر دو بسیارفضول و زهومت ناک باشند. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ، یادداشت بخط مرحوم دهخدا). و اندر ساحل زنگستان عنبریست سیاه و زهومت ناک . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ، یاد