لغتنامه دهخدا
ازپ . [ اِ زُ ] (اِخ ) اِزوپ . اِزوپوس . اِسوپُس . فسانه ساز یونانی . وی در اول برده بود و سپس آزاد گشت و در آخر مردم دلف او را بکشتند. وی شخصی نیمه اساطیری است که او را زشت رو و الکن و کوژپشت توهم کنند و مجموعه ای از افسانه های ازپ بنثر یونانی عاری از لطف و ملاحت در دست است