نازستنیلغتنامه دهخدانازستنی . [ زِ ت َ ] (ص لیاقت ) مردنی . نازیستنی . مقابل زیستنی . رجوع به زیستنی شود.
نازیستنیلغتنامه دهخدانازیستنی . [ ت َ ] (ص لیاقت ) که ماندنی نیست . که زنده ماندنی نیست . که مردنی است . رجوع به زیستن و زیستنی شود.
ناماندنیلغتنامه دهخداناماندنی . [دَ ] (ص لیاقت ) نماندنی . غیر باقی . فانی . گذشتنی . ناپایدار. گذران . || مردنی . که زیستنی و باقی ماندنی نیست . که بزودی خواهد مرد. که رفتنی است .