ساداتلغتنامه دهخداسادات . (اِخ ) سلاطین [ سلاطین لحسا ] را سادات میگفتند. (سفرنامه ٔ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 110).
ساداتلغتنامه دهخداسادات . (اِخ ) (سلاطین ... دهلی ) چهارمین سلسله از پنج سلسله ٔ مسلمان قبل از سلطنت مغول در هندوستان ، شامل بیست و هفتمین تا سی امین پادشاهان دهلی که از 817 هَ . ق . تا حدود 847 هَ . ق . (بعداز تلقیه و بیش از
ساداتلغتنامه دهخداسادات . (اِخ ) دهی است از دهستان ایتبوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد. واقع در 33 هزارگزی شمال خاوری نورآباد در کنار باختر راه شوسه ٔ خرم آباد به کرمانشاه . دامنه و هوای آن سردسیر و مالاریائی است . آب آن از چشمه ها و محصول آن غلات و لبنیات است
ساداتلغتنامه دهخداسادات . (اِخ ) دهی است از دهستان خانمیرزا بخش لردگان شهرستان شهرکرد. واقع در 3 هزارگزی شمال لردگان و متصل به راه سادات به لردگان . کوهستانی و هوای آن معتدل است . آب آن از چشمه و محصول آن گندم و جو است ، 306 ت
ساداتلغتنامه دهخداسادات . (اِخ ) دهی است از دهستان قره باشلو بخش چاپشلو شهرستان دره گز، واقع در 7 هزارگزی شمال باختری قره باشلو، سر راه عمومی کپکان . جلگه ای و سردسیر است . آب آن از قنات و محصول آن غلات است ، 130 تن سکنه دارد
دهانۀ قیفیfull shadowed laneواژههای مصوب فرهنگستاندهانهای که در هنگام شروع لچکی پهلوگاه، بعد از تکمیل لچکی ورود پدید آید
دهانۀ نیمهقیفیpartial shadowed laneواژههای مصوب فرهنگستاندهانهای که در هنگام شروع لچکی پهلوگاه، قبل از تکمیل لچکی ورود پدید آید
خانقاه ساداتلغتنامه دهخداخانقاه سادات . [ ن َ / ن ِ هَِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد، واقع در 2500 گزی خاور هروآباد و 2500 هزارگزی شوسه ٔ هروآباد به میانه . ناحیه
چشمه ساداتلغتنامه دهخداچشمه سادات . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است در سمت چپ راه عماریه ٔ کرمانشاهان به ماهیدشت ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 233).
ساداتیهلغتنامه دهخداساداتیه . [ تی ی َ ] (اِخ )ده کوچکی است از دهستان طاغنکوه بخش فدیشه شهرستان نیشابور، واقع در 12 هزارگزی شمال فدیشه . زمین آب جلگه ای و هوای آن معتدل است . آب آن از قنات و محصول آن غلات است ، 39 تن سکنه دارد ک
خانقاه ساداتلغتنامه دهخداخانقاه سادات . [ ن َ / ن ِ هَِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد، واقع در 2500 گزی خاور هروآباد و 2500 هزارگزی شوسه ٔ هروآباد به میانه . ناحیه
چشمه ساداتلغتنامه دهخداچشمه سادات . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است در سمت چپ راه عماریه ٔ کرمانشاهان به ماهیدشت ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 233).
سادات بابلکانیلغتنامه دهخداسادات بابلکانی . [ت ِ ب ُ ] (اِخ ) خاندانی است که در قرن نهم در ده کوسان مازندران اقامت داشته اند. (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 170). جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
ناسیدلغتنامه دهخداناسید. [ س َی ْ ی ِ ] (ص مرکب ) در تداول دشنامی است سادات را. دشنامی است سادات علوی را. (یادداشت مؤلف ). که سید نیست . که نسب او درست نیست .
سادات بابلکانیلغتنامه دهخداسادات بابلکانی . [ت ِ ب ُ ] (اِخ ) خاندانی است که در قرن نهم در ده کوسان مازندران اقامت داشته اند. (ترجمه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 170). جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
سادات احمدیلغتنامه دهخداسادات احمدی . [ ت ِ اَ م َ ] (اِخ ) تیره ای است از طایفه ٔ زلقی ایل چهار لنگ بختیاری . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 76).
سادات باولیلغتنامه دهخداسادات باولی . [ ت ِ وُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کاکاوند بخش دلفان شهرستان خرم آباد، واقع در 48 هزارگزی شمال باختری نورآباد و در 15 هزارگزی باختر راه شوسه ٔخرم آباد و کرمانشاه اراضی آن تپه و ماهور و هوای آن
سادات بیهقلغتنامه دهخداسادات بیهق . [ ت ِ ب َ هََ] (اِخ ) از خاندانهای مشهور خراسان . متوطن در نیشابور و بیهق ، از اعقاب سید ابوالحسن محمدبن ابومنصور پلاس پوش بودند و بر اثر پیوند با طاهریان نفوذ فراوانی یافته بودند. رجوع به تاریخ بیهق صص 50 - <span class="hl" dir=
سادات جبرئیلیلغتنامه دهخداسادات جبرئیلی . [ ت ِ ج َ رَ ] (اِخ ) از سادات مرتضوی هزارجریب و از اعقاب سیدعمادند که در قرن نهم و دهم در هزارجریب مازندران حکومت داشته اند. از این خاندان اند سید روح اﷲ متوفی به سال : 927 و پسرش سید عبداﷲ متوفی به سال <span class="hl" dir="
خانساداتلغتنامه دهخداخانسادات . (اِخ ) دهی است از دهستان میان ولایت بخش حومه ٔ وارداک شهرستان مشهد. واقع در 24 هزارگزی شمال باختری مشهد و 2 هزارگزی شمال راه شوسه ٔ مشهد بقوچان . ناحیه ای است واقع در جلگه ، معتدل و دارای <span cla
خانقاه ساداتلغتنامه دهخداخانقاه سادات . [ ن َ / ن ِ هَِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان خان اندبیل بخش مرکزی شهرستان هروآباد، واقع در 2500 گزی خاور هروآباد و 2500 هزارگزی شوسه ٔ هروآباد به میانه . ناحیه
چشمه ساداتلغتنامه دهخداچشمه سادات . [ چ َ م َ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «قریه ای است در سمت چپ راه عماریه ٔ کرمانشاهان به ماهیدشت ». (از مرآت البلدان ج 4 ص 233).
دار امرود ساداتلغتنامه دهخدادار امرود سادات . [ اَ ] (اِخ ) نام محلی است از دهستان ماهیدشت بالا بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان .واقع در چهل و یک هزارگزی جنوب خاوری کرمانشاه . چهارگزی فیروزآباد. دامنه . سردسیر. با 105 تن سکنه . آب آن از چشمه . محصول آنجا غلات دیم ، لبنیات
حسین آباد ساداتلغتنامه دهخداحسین آباد سادات .[ ح ُ س ِ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهاباد بخش حومه ٔ شهرستان بیرجند. واقع در شش هزارگزی جنوب باختری بیرجند. ناحیه ای است واقع در جلگه ، گرمسیر. دارای 197 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از قنات مشروب میشود. محصولات آنجا غل