لغتنامه دهخدا
سامان . (اِخ ) دیهی بزرگ است در حوالی خرقانین . هوایش بسردی مایل است و آبش هم از آن کوه و با آب مزدقان پیوسته بساوه رود. حاصلش غله و انگور و اندکی میوه بود حقوق دیوانیش یک هزار و دویست دینار است . (نزهة القلوب ص 73). رجوع به اخبارالدولة السلج