ساوافرهنگ نامها(تلفظ: sāvā) (ساو = خالص ، ناب ، طلای خالص + ا (پسوند نسبت)) ، منسوب به خالص ، ناب و طلای خالص ؛ (به مجاز) خالص و ناب ؛ زر و سیم براده شده .
باغ ساویالغتنامه دهخداباغ ساویا.(اِخ ) دهی است از دهستان دلفارد بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 57 هزارگزی جنوب خاوری ساردوئیه و 4 هزارگزی خاور راه مالرو جیرفت بساردوئیه واقع است و ده تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج <sp
شاهوالغتنامه دهخداشاهوا. (ص مرکب ) بمعنی شاهوار. نفیس و گرانمایه . (از ناظم الاطباء). اما ظاهراً کلمه مرخم شاهوار است .
شاپوهلغتنامه دهخداشاپوه . (اِخ ) مخفف شاپوهر (شاپور). جزو اشکانیانی که بعد از ارشک بزرگ در ارمنستان سلطنت کردند نام برده شده و مدت سلطنت او 74 سال ذکر گردیده است . (تاریخ ایران باستان ج 3 ص 2598</spa