ترجمه مقاله

سبحان

sobhān

۱. به پاکی یاد کردن خداوند را؛ سبحان‌الله گفتن.
۲. (اسم، صفت) از نام‌های خداوند: ◻︎ توان در بلاغت به سحبان رسید / نه در کنه بی‌چون سبحان رسید (سعدی۱: ۳۵).
۳. [قدیمی] دور و پاکیزه ساختن؛ تنزیه کردن.

۱. تنزیه
۲. تنزیه کردن
۳. سبحاناله گفتن، خدا را به پاکییاد کردن
۴. پاک بودن، پاکیزه کردن
۵. پاک، منزه

ترجمه مقاله