سحتنلغتنامه دهخداسحتن . [ س َ ت َ] (اِخ ) لقب جشم بن عوف بن جذیمةبن عوف بن بکربن عوف بن انماربن عمروبن ودیعةبن لکیز است . (لباب الانساب ).
شعثانلغتنامه دهخداشعثان . [ ش َ ] (ع ص ) شعثان الرأس ؛ژولیده موی غبارآلوده سر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). رجوع به شَعَث شود.
گُلساعتیانPassifloraceaeواژههای مصوب فرهنگستانتیرهای از مالپیگیسانان درختی یا درختچهای یا بالارونده با حدود هجده سرده و 530 گونه که اغلب در مناطق استوایی میرویند