ترجمه مقاله

سختن

saxtan

۱. سنجیدن.
۲. وزن کردن. * سختیدن، برسختن: ◻︎ سریر و سراپرده و تاج و تخت / نه چندان کزو برتوانند سخت (نظامی۵: ۸۴۸).

ترجمه مقاله