ترجمه مقاله

سرانگشتی

sar[']angošti

۱. چیزی که با سرانگشت انجام می‌شود.
۲. [عامیانه، مجاز] ساده و آسان: حساب سرانگشتی.
۳. چیزی که بر سر انگشت کنند، مانند انگشتانه.
۴. (اسم) [قدیمی] نوعی آش که گلوله‌های کوچکی از خمیر آرد گندم شبیه سرانگشت در آن می‌ریزند.

ترجمه مقاله