سرایندهلغتنامه دهخداسراینده . [ س َ ی َ دَ / دِ ] (نف ،اِ) نغمه کننده . (غیاث ). خواننده . مغنی : سراینده باش و فزاینده باش شب و روز با رامش و خنده باش . فردوسی .یکی گنج ویژه به درویش دادسراینده ر
سرایندهفرهنگ فارسی عمید۱. شاعر.۲. سرودگوی.۳. سرودخوان: ◻︎ من که سرایندۀ این نوگلم / باغ تو را نغز نوا بلبلم (نظامی۱: ۱۹).۴. گوینده.
دگرگونی پسروندهretrograde metamorphism, retrogressive metamorphismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دگرگونی که براثر آن کانیهای دگرگونی درجههای بالاتر جای خود را به کانیهای دگرگونی درجههای پایینتر میدهند
دگرگونی پیشروندهprograde metamorphism, progressive metamorphismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دگرگونی که براثر آن کانیهای دگرگونی درجههای پایینتر جای خود را به کانیهای دگرگونی درجههای بالاتر میدهند
آرَمش پیشروندهprogressive relaxationواژههای مصوب فرهنگستانمهارتی که بهکمک آن فرد با آگاه شدن از تنشهای ماهیچهای خود هربار به آرمش یگ گروه از ماهیچهها میپردازد تا سرانجام آرمش کل بدن حاصل شود
رامش سرایلغتنامه دهخدارامش سرای . [ م ِ س َ ] (نف مرکب ) مخفف رامش سراینده . سازنده . نوازنده . سراینده ٔ رامش . سراینده ٔ نغمه و نوا. مطرب : پرستندگان ایستاده بپای ابا بربط و چنگ و رامش سرای .فردوسی .