سرتاسریلغتنامه دهخداسرتاسری . [ س َ س َ ] (ص نسبی ) که از یک جانب به جانب دیگر فرارسد: راه آهن سرتاسری ایران .
رفتگی کاسهایcupping wear, scallop wearواژههای مصوب فرهنگستانگودافتادگی موضعی و سرتاسری ناشی از رفتگی سریع دور تایر