ترجمه مقاله

سرشک

serešk

۱. قطرۀ آب چشم که هنگام گریستن فرو‌چکد؛ اشک؛ قطره.
۲. (زیست‌شناسی) [قدیمی] زرشک: ◻︎ رخ ز دیده نگاشته به سرشک / وآن سرشکش به رنگ تازه«‌سرشک» (عنصری: ۳۶۷ حاشیه).
⟨ سرشک آتش: [قدیمی، مجاز] قطره‌های آب که هنگام سوختن هیزم تر از آن فرو‌چکد.

۱. اشک، دمع
۲. شبنم
۳. باران

ترجمه مقاله