ترجمه مقاله

سرو

sarv

درختی مخروطی‌شکل، همیشه سبز، دارای شاخه‌های کوتاه پوشیده از برگ‌های ریز که بلندیش تا ۲۰ متر می‌رسد و چوب آن محکم و بادوام است.
⟨ سرو آزاد: = (زیست‌شناسی) سَروْ
⟨ سرو چمان: [قدیمی، مجاز] = ⟨ سرو روان
⟨ سرو خوش‌رفتار: [قدیمی، مجاز] معشوق زیبا و خوش‌قدوبالا و خوش‌رفتار.
⟨ سرو روان: [مجاز] معشوقی که قامتی چون سرو دارد و به‌زیبایی راه می‌رود؛ سرو خرامان؛ معشوق: ◻︎ ساعتی کز درم آن سرو روان بازآمد / راست‌ گویی به تن مرده روان بازآمد (سعدی۲: ۴۱۴).
⟨ سرو سهی: [قدیمی]
۱. سرو راست‌رسته؛ درخت سرو که دارای شاخ و بال راست باشد.
۲. [مجاز] معشوق خوش‌قد‌وبالا.
۳. (موسیقی) [قدیمی] از الحان سی‌گانۀ باربد: ◻︎ وگر سرو سهی را ساز دادی / سهی‌سَروَش به خون خط بازدادی (نظامی۱۴: ۱۸۰).
⟨ سرو کوهی: (زیست‌شناسی) = عرعر۲
⟨ سرو ناز: (زیست‌شناسی) نوعی از سرو که مخروطی‌شکل و زیبا است و برای زینت در باغ‌ها و خانه‌ها کاشته می‌شود؛ درخت سرو؛ سرو نورسته و خوش‌نما؛ سرو شیرازی؛ سرو کاشی.

سروبن، درخت سرو

ترجمه مقاله