سریعلغتنامه دهخداسریع. [ س َ ] (ع ص ) جَلد و شتاب کننده . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). زود. (مهذب الاسماء). شتابنده . (دهار) (منتهی الارب ).- سریعالامضاء ؛ زودگذر : شمشیر قضا نافع و سریعالامضاءاست . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ).- <span class="hl
سریعفرهنگ فارسی عمید۱. شتابنده.۲. زود؛ تند.۳. چست و چالاک.۴. (اسم) (ادبی) در عروض، بحری از شعر بر وزن مفتعلن مفتعلن فاعلات.
سریعدیکشنری فارسی به انگلیسیactive, express, fast , expeditious, fleet, presto, quick, spanking, prompt, rapid, ready, speed, speedy, swift
شره شرهلغتنامه دهخداشره شره . [ ش ِرْ رَ ش ِرْ رَ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) در تداول عامه ، پاره پاره (جامه ). (یادداشت مؤلف ). شرمبه شرمبه . شرنبه شرنبه . لقمه لقمه . تکه تکه . رجوع به شرمبه شود.
سره سرهلغتنامه دهخداسره سره . [ س َ رَ / رِ س َ رَ / رِ ] (ق مرکب ) خوب خوب . نیک نیک : اکنون بنشینم سره سره نظر میکنم تا نغزیهای ترا ای اﷲ می بینم . (کتاب المعارف ).
سریعقلملغتنامه دهخداسریعقلم . [ س َ ق َ ل َ ] (ص مرکب ) تندنویس : از او سریعقلم تر کجاست در کیهان وزو بدیعسخن تر کجاست در کشور.سوزنی .
سريعدیکشنری عربی به فارسیچابک , زرنگ , فرز , زيرک , سريع الا نتقال , سرزنده وبشاش , تند , باروح , رايج , چست , تيز , اراسته , پاکيزه , سريع , تندرو , سريع العمل , سريع السير , سرعت
سریعقلملغتنامه دهخداسریعقلم . [ س َ ق َ ل َ ] (ص مرکب ) تندنویس : از او سریعقلم تر کجاست در کیهان وزو بدیعسخن تر کجاست در کشور.سوزنی .
ابوسریعلغتنامه دهخداابوسریع. [ اَ س َ ] (ع اِ مرکب ) عرفج ، چه آتش در آن زود درگیرد. (السامی فی الاسامی ) (مهذب الاسماء). آتش عرفج .
تسریعلغتنامه دهخداتسریع. [ ت َ ] (ع مص ) تسریع بمعنی شتافتن اصلا در کتب لغت دیده نمی شود، بجای آن اسراع بر وزن اکرام است که سرعت مانند قدرت نیز اسم آن میباشد. (نشریه ٔ دانشکده ٔ ادبیات تبریز سال دوم ). شتابانیدن . (دهار). || مبادرت کردن بسوی چیزی و سرعت کردن . (از متن اللغة). || و نیز تسریع زا
حملة همبستگی سریعfast correlation attackواژههای مصوب فرهنگستاننوعی حملة همبستگی که بهعلت استفاده از فنون تصحیح خطای کارا (efficient error-correcting techniques) و اجتناب از جستوجوی کامل حالتهای اولیه، به میزان قابلتوجهی از حملة همبستگی سریعتر است
خروج سریعexpress check-outواژههای مصوب فرهنگستانروشی که در آن مهمان برای ترک سریع مهمانخانه و تسویهحساب از رایانة سرسرا یا اتاقش استفاده میکند