سمبولیسمفرهنگ فارسی عمیدمکتبی و سبکی در هنر و بهویژه در ادبیات که برای بیان و احساسات درونی یا واقعیتهای اجتماعی از نمادها بهره میگیرند؛ نمادگرایی؛ نمادپردازی.
سمبولیسمفرهنگ فارسی معین( ~ .) [ فر. ] (اِ.) 1 - نهضت ادبی که از اوایل قرن بیستم به عنوان عکس العمل ناتورالیسم در اروپا ایجاد شد. تحت تأثیر فلسفة ایده آلیسم بود، از متافزیک الهام می گرفت و می کوشید جهان را با نظر سمبولیک و روحانی بررسی کند، رمزگرایی ، نمادگرایی (فره ). 2 - مجموعة نمادهایی که در آثار یک نویسنده یا شاعر یا د
گورمونلغتنامه دهخداگورمون . [ مُن ْ ] (اِخ ) رمی دُ (1858 - 1915 م .). نویسنده ٔ فرانسوی که در بازوش آن هولم (ارن ) متولد شد. آثار او انتقادی و به سبک سمبولیسم است .
ایماژیسمفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (اِ.) = تصویرگرایی : نام مکتبی در شعر که از مکتب کلاسیک و سمبولیسم فرانسه ناشی شده است و از ویژگی های آن شعر آزاد و بیان اندیشه ها و حالت های عاطفی و تصویرهای دقیق و روشن است .
مراسم مذهبیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: مذهب مراسم مذهبی، شعائر، مناسک، آیینپرستش عید▼ سمبولیسم، استعاره، تشریفات تشریفاتی بودن، سختگیری، اصرار براجرایمراسم، تقیّد بهامور مذهبی آیینها، روشها مجالس مذهبی
مالارمهلغتنامه دهخدامالارمه . [ م ِ ] (اِخ ) شاعر فرانسوی و پیشوای جنبش سمبولیسم (1842- 1898 م .) او احساسات و تخیلات خود را با زبانی بسیار رقیق بیان می کرد، بحدی که اهمیت موسیقی و هم آهنگی کلمات بر معانی آنها رجحان می یافت . او