ترجمه مقاله

سمج

somj

۱. سرداب.
۲. نقب؛ راه زیرزمینی.
۳. زندان زیرزمینی: ◻︎ در سمجی چون توانم آرمیدن / کز تنگی آن نمی‌توان خسبیدن (مسعودسعد: ۵۹۷).
۶. آغل گوسفند در کوه یا زیر زمین؛ سنب.

۱. پافشار، پیگیر، مصر
۲. بیآزرم، بیحیا، بیشرم
۳. زشت، قبیح، ناپسند ≠ مستحسن

گرانجان

ترجمه مقاله