سوگیدنلغتنامه دهخداسوگیدن . [ دَ ](مص ) گریستن . ناله و زاری نمودن . (آنندراج ). گریستن . نالیدن . زاریدن . زاری کردن . غمگین شدن . ناله کردن . || سرفیدن و سرفه کردن . (ناظم الاطباء).
آغاز ناگهانیsudden commencementواژههای مصوب فرهنگستانرشتهتوفانهای مغناطیسی که ناگهان و همزمان بر روی زمین شروع میشوند
سایهآمیزیshade 2, shadingواژههای مصوب فرهنگستانآمیختن رنگبخشِ معمولاً تیره با یک رنگ برای ساخت رنگی که با رنگ اولیه کمی متفاوت است
آشفتگی ناگهانی یونسپهرsudden ionospheric disturbanceواژههای مصوب فرهنگستانآشفتگی در یونسپهر که چند دقیقه پس از وقوع شرارۀ خورشیدی ایجاد میشود