سچغنهلغتنامه دهخداسچغنه . [ س ِ چ ُ ن َ / ن ِ ] (اِ) قسمی از مرغ شکاری . (ناظم الاطباء). پرنده ٔ شکاری . (استینگاس ). || قسمی از گنجشک کوچک . (ناظم الاطباء). قسمی گنجشک کوچک . (از استینگاس ).
سیچغنهلغتنامه دهخداسیچغنه . [ چ ُ غ َ ن َ / ن ِ ] (اِ) پرنده ای است شکاری از جنس زردچشم . (برهان ). مرغ صیاد که مرغان را صید کند و در فرهنگ در اول مکسور و یای معروف به معنی باشه که پرنده ای است معروف از جنس زردچشم . (آنندراج ) : ای ن
شغنةلغتنامه دهخداشغنة. [ ش ُ ن َ ] (ع اِ) پشتواره از طعام و جز آن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || شاخ تر و تازه . ج ، شُغَن . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به شغنوب شود.
شغنگلغتنامه دهخداشغنگ . [ ش َغ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان صوغان بخش بافت شهرستان سیرجان . سکنه ٔ آن 294 تن . آب آن از قنات . محصول عمده ٔآن غلات و خرماست . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
شغنیلغتنامه دهخداشغنی . [ ش ُ / ش ِ ] (ص نسبی ، اِ) منسوب به شغنان که موضعی است در ترکستان . || لهجه ای است که در شغنان بدان تکلم کنند و از شعب روشانی است . (فرهنگ فارسی معین ).