سیاسیلغتنامه دهخداسیاسی . (ع اِ) ج ِ سیساء، جای پیوند مهره های پشت و جای برنشست و از ستور و سر کتف اسب و مهره ٔ پشت خر. (آنندراج ) (منتهی الارب ). || (ص نسبی ) منسوب بسیاست .
سس پنیرcheese sauceواژههای مصوب فرهنگستانهریک از انواع سسهای سفید طعمدارشده با پنیر که عمدتاً برای پوشش دادن برخی از غذاها مانند نیرشته یا ماهی، به کار میرود
سس پیالهایdipping sauce, dipواژههای مصوب فرهنگستانهریک از انواع چاشنیهایی که ویژة غذاهای انگشتی و نانها و برگک سیبزمینی و سبزیجات است و در ظروف دهانگشاد و کاسهمانند عرضه میشود تا بتوان خوراک را مستقیماَ و بههنگام صرف غذا در آن غوطهور یا به آن آغشته کرد
دولفین کوهاندار اطلسیSousa teusziiواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ دولفینیان و راستۀ آببازسانان که بالۀ پشتی آن بهطور غیرمعمول منحنی و خمیده است و کوهان یا قوز کوچکی بر روی قسمت پشتی دارد
دولفین کوهاندار چینیSousa chinensisواژههای مصوب فرهنگستانگونهای از تیرۀ دولفینیان و راستۀ آببازسانان با پیشانی شیبدار که بالۀ پشتی دوطبقۀ آن شامل یک بالۀ کوچکتر است که بر روی قوز طویل پشتی قرار گرفته است
ایستاموجseicheواژههای مصوب فرهنگستانموج ایستادهای در یک حوزة بسته یا نیمبسته که حرکت آونگوار آن پس از اتمام نیروی اولیه ادامه دارد
اعتصاب سیاسیلغتنامه دهخدااعتصاب سیاسی . [ اِ ت ِ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتصابی است که بر اثر اختلاف با روش سیاسی حکومت و کشمکشها و منازعات سیاسی صورت می گیرد. (از اقتصاد اجتماعی شمس الدین جزایری ).
اعتبارنامه ٔ سیاسیلغتنامه دهخدااعتبارنامه ٔ سیاسی . [ اِ ت ِ م َ / م ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) استوارنامه . (از فرهنگستان ایران ). رجوع به اعتبارنامه شود.
اعتصاب سیاسیلغتنامه دهخدااعتصاب سیاسی . [ اِ ت ِ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتصابی است که بر اثر اختلاف با روش سیاسی حکومت و کشمکشها و منازعات سیاسی صورت می گیرد. (از اقتصاد اجتماعی شمس الدین جزایری ).
اعتبارنامه ٔ سیاسیلغتنامه دهخدااعتبارنامه ٔ سیاسی . [ اِ ت ِ م َ / م ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) استوارنامه . (از فرهنگستان ایران ). رجوع به اعتبارنامه شود.
پامفله ٔ سیاسیلغتنامه دهخداپامفله ٔ سیاسی . [ ل ِ ی ِ ] (اِخ ) مقالاتی از کُرمِنَن بر ضد حکومت لوئی فیلیپ که به امضاء تی مُن منتشر میشد. (1834-1845م . / 1249-<span cla
خوشخدمتی سیاسیpolitical gratitudeواژههای مصوب فرهنگستانخدمتی که فردی در عالم سیاست برای دیگری به امید دریافت پاداشی در آینده انجام میدهد متـ . خوشخدمتی
بخش سیاسیdiplomatic service, foreign serviceواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از وزارت خارجه متشکل از ادارات و دیپلماتهای حرفهای و مأموران کنسولی