لغتنامه دهخدا
صراراللیل . [ ص َرْ را رُل ْ ل َ ] (ع اِ مرکب ) به شب بانگ کننده . (دستورالاخوان ). الجدجد. (قطر المحیط) (اقرب الموارد). و اسمه شبیه بصوته و هو اکبر من الجندب ، و بعض العرب یسمیه الصدی . (اقرب الموارد). || ملخ سیاه که شب بانگ کند. (منتهی الارب ). و به فارسی جرواسک گویند. (ناظ