سیگارلغتنامه دهخداسیگار. (اِ) (فرانسوی ، اِ) برگ بریده یا خردکرده ٔ توتون که معمولاً در کاغذ نازک پیچیده شده است و برای «کشیدن دود» آن بکار میرود. سیگار به این معنی را فرنگیها سیگارت میگویند. و در اصطلاح آنها سیگار اطلاق میشود به آنچه ما سیگار برگ میگوئیم و عبارت است از برگهای توتون که آنها را
سیگارفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (اِ.) توتون ریز شده ای که در کاغذ نازکی لوله شده است و از انواع دخانیات به شمار آید، سیگارت .
زینچهrail chair, chairواژههای مصوب فرهنگستانصفحۀ فولادی شکلدادهشده که بین ریل و ریلبند قرار میگیرد
تسلیم برشیshear yielding, shear bandingواژههای مصوب فرهنگستانوارد آوردن تنش بر ماده، فراتر از نقطۀ تسلیم، چنانچه بدون تغییر حجم دچار کجریختی شود
شارش برشیshear flow, shear layerواژههای مصوب فرهنگستان1. در مکانیک سیالات، شارشی که در آن تنش برشی وجود دارد 2. در مکانیک جامدات، حاصلضرب تنش برشی در کوچکترین بعد سطحمقطع یک عضو جدارنازک
ترشیدگی بینشانflat sour spoilage, flat sour, F.S.S.واژههای مصوب فرهنگستاننوعی فساد در مواد کنسروی که براثر فعالیت باکتریها ایجاد میشود، ولی گاز تولید نمیشود و درنتیجه دو سر قوطی صاف و بدون بادکردگی است
سیگارتلغتنامه دهخداسیگارت . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) سیگار. رجوع به سیگار شود. || قرقره ٔ باریک دارای نخی نازک (نخ یا ابریشم ) که برای نازک دوزی و پس دوزی بکار میرود. (فرهنگ فارسی معین ).
سیگارفروشلغتنامه دهخداسیگارفروش . [ ف ُ ] (نف مرکب ) سیگارفروشنده . آنکه سیگار فروشد. (فرهنگ فارسی معین ).
سیگارکشلغتنامه دهخداسیگارکش . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) سیگار کشنده . آنکه سیگار کشد. کسی که سیگار را دود کند. (فرهنگ فارسی معین ).
سیگارتلغتنامه دهخداسیگارت . [ رِ ] (فرانسوی ، اِ) سیگار. رجوع به سیگار شود. || قرقره ٔ باریک دارای نخی نازک (نخ یا ابریشم ) که برای نازک دوزی و پس دوزی بکار میرود. (فرهنگ فارسی معین ).
سیگارفروشلغتنامه دهخداسیگارفروش . [ ف ُ ] (نف مرکب ) سیگارفروشنده . آنکه سیگار فروشد. (فرهنگ فارسی معین ).
سیگارکشلغتنامه دهخداسیگارکش . [ ک َ / ک ِ ] (نف مرکب ) سیگار کشنده . آنکه سیگار کشد. کسی که سیگار را دود کند. (فرهنگ فارسی معین ).
قلعه سیگارلغتنامه دهخداقلعه سیگار. [ ق َ ع َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تراکمه بخش کنگان شهرستان بوشهر، واقع در 137هزارگزی جنوب خاور کنگان کنار راه فرعی لار به گله دار. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن گرمسیری مالاریائی است . سکنه ٔ آن 10