شاحملغتنامه دهخداشاحم . [ ح ِ ] (ع ص ) پیه خوراننده . (منتهی الارب ). || پیه فروش . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || پیه دارنده . (منتهی الارب ).
پهنای درزseam width, seam height, seam lengthواژههای مصوب فرهنگستانحداکثر درازای درز مضاعف در موازات تاخوردگیهای درز
جوشکاری مقاومتی درزیresistance seam welding, RSEW, seam weldingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جوشکاری مقاومتی که در آن اتصال جوش بهصورت درز است
عمق درزseam countersink, seam depth, countersink depthواژههای مصوب فرهنگستانحداکثر عمق، از بالاترین نقطۀ قلاب در تا صفحۀ در
درز برجستهjumped seamواژههای مصوب فرهنگستانبخشی از درز مضاعف که به علت خوب فشرده نشدن، سست و برآمده است
پیه خورانندهلغتنامه دهخداپیه خوراننده . [ خوَ /خ ُ ن َن ْ دَ / دِ ] (نف مرکب ) شاحم . (منتهی الارب ).
پیه دارلغتنامه دهخداپیه دار. (نف مرکب ) پیه دارنده . دارای پیه . باپیه . شاحم . (منتهی الارب ). مشحم ، پیه بسیار دارنده در خانه . (منتهی الارب ).