ترجمه مقاله

شاخل

šāxe(o)l

نوعی غله شبیه ماش که از آن نان می‌پزند: ◻︎ می خوری تو گرچه الوان نعمت اندر خوان کس / نان شاخل بهتر آید گر خوری بر خوان خویش (خاقانی: لغت‌نامه: شاخل).
⟨ شاخ‌وبرگ دادن: [مجاز] سخن، حکایت یا واقعه‌ای را با طول‌وتفصیل بیان کردن و چیزهایی را بر اصل مطلب افزودن.
⟨ شاخ‌وبرگ بستن: [مجاز] = ⟨ شاخ‌وبرگ دادن

ترجمه مقاله