ترجمه مقاله

شبیه

šabih

۱. مانند؛ همانند.
۲. تعزیه.

۱. تالی، جور، عوض، قبیل، قرین، کفو، ماننده، مانسته، مانند، متشابه، متماثل، مثل، مشابه، نظیر، نمونه، هماننده، همانند، همسان
۲. تعزیه، نمایش ≠ متضاد، مختلف

مانند، همانند، همدیس، همسان

ترجمه مقاله