شعشعاتلغتنامه دهخداشعشعات . [ ش َ ش َ ] (ع اِ) ج ِ شعشعه ، به معنی روشنی آفتاب و درخشش و پرتو. (از یادداشت مؤلف ) : تا زبون گردد به پیش آن نظرشعشعات آفتاب ِ باشرر.مولوی .
شحصاتلغتنامه دهخداشحصات . [ ش َ ح َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ شَحص . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). رجوع به شَحص شود.
پیشهستگیprokaryosis/ procaryosisواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی در یاختهها که در آن مواد هستهای بهوسیلۀ غشایی مشخص از سایر محتویات یاخته جدا نمیشود