شمندهلغتنامه دهخداشمنده . [ ش َ م َ دَ / دِ ] (نف ) مردم شجاع و دلاور. (از برهان ) (آنندراج ). || آشفته شونده . (فرهنگ فارسی معین ). || پوینده . || بیهوش شده . (برهان ). بیهوش . (آنندراج )(انجمن آرا). || بانگ و غریو برآورنده (ازتشنگی و گرسنگی ). (فرهنگ فارسی م
شمندلغتنامه دهخداشمند. [ ش َ م َ ] (ص ) بیهوش . (برهان ) (آنندراج ). ممکن است صورتی از شمنده یا شمیده باشد. رجوع به مصدر شمیدن شود. || (اِ) بیهوشی . (برهان ) (فرهنگ اوبهی ). || بهبود. (از برهان ) (آنندراج ). || شمن . این کلمه را به معنی ترسناک و افغان و نوحه کننده نوشته اند وبیت ذیل را از ناص