شهبیدقلغتنامه دهخداشهبیدق .[ ش َ ب َ دَ ] (معرب ، اِ مرکب ) شه پیاده . فرزین . (یادداشت مؤلف ). وزیر در شطرنج . رجوع به شه پیاده شود.
شه پیادهلغتنامه دهخداشه پیاده . [ ش َه ْ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) فرزین . شهبیدق . (یادداشت مؤلف ). وزیر در شطرنج . رجوع به شهبیدق شود.
شهشدقلغتنامه دهخداشهشدق . [ ش َ هََ دَ ] (معرب ، اِ مرکب ) لغتی است در شَهْبَیْدَق . (منتهی الارب ). شهشدف . (معجم البلدان ). رجوع به شهبیدق و شهشدف شود.