پشکیدنواژهنامه آزادپِشْکیدن [گویش همدانی] :پاشیده شدن ، به شدت پاشیده شده . (همدانی) پاشیده شدن قطرۀ آب.
squeakingدیکشنری انگلیسی به فارسیسیگاری، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
squeakedدیکشنری انگلیسی به فارسیجیغ کشیدن، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
squeaksدیکشنری انگلیسی به فارسیجادوگر، جیر جیر، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
squeakدیکشنری انگلیسی به فارسیجیغ زدن، جیر جیر، جیغ و فریاد شکیدن، جیر جیر کردن، با صدای جیغ صحبت کردن، با جیغ و فریاد افشاء کردن
صريردیکشنری عربی به فارسیصداي غوک دراوردن , شکوه وشکايت کردن , غژغژ کردن , صداي لولا ي روغن نخورده , جيرجيرکفش , جيغ وفرياد شکيدن (مثل جغد يا موش) , با صداي جيغ صحبت کردن , با جيغ وفريادافشاء کردن , جير جير