اسماعیللغتنامه دهخدااسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن یونس طبیب یهودی . از شکاکین است . (ضحی الاسلام جزء 3 ص 348).
پیرنلغتنامه دهخداپیرن . [ رُ ] (اِخ ) حکیم یونانی که پیشوای شکاکین بشمار آید (قرن چهارم قَ . م . ). رجوع به پیرهُن و رجوع به روانشناسی تربیتی سیاسی ص 467 شود.
شکاکیتلغتنامه دهخداشکاکیت . [ ش َک ْ کا کی ی َ ] (از ع ، مص جعلی ) شکاک بودن . شک کردن . منکر حصول علم قطعی بودن . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به شکاک و شکاکین شود.
شکاکلغتنامه دهخداشکاک . [ ش َک ْ کا ] (ع ص ) کثیرالشک و کسی که بسیار شک کند و تردید داشته باشد. (ناظم الاطباء). بسیار شک کننده . دیرباور. بسیارشک . ج ، شَکّاکین . (یادداشت مؤلف ). کسی که منکر حصول علم باشد. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به شکاکان شود.