لغتنامه دهخدا
شکرسماع . [ ش َ ک َ س َ ] (ص مرکب ) کنایه از کسی که آواز و نغمه ٔ او بغایت شیرین و خوش آیندبود چنانکه شکرسوار کسی است که حرکات و سکنات او بغایت شیرین و خوش آیند بود. (آنندراج ). سماع مطبوع و شیرین مانند شکر. (از فرهنگ فارسی معین ) : در رود زند شکرس