شکلات

šokolāt

معنی

نوعی شیرینی که با شیر، شکر، کاکائو، و افزودنی‌های دیگر درست می‌کنند.

جست‌وجوی دقیق

شکلات

لغت‌نامه دهخدا

شکلات . [ ش ُ ک ُ ] (فرانسوی ،اِ) نوعی شیرینی که با شیر و شکر و کاکائو ساخته شود. (فرهنگ فارسی معین ).

شکلات

فرهنگ فارسی عمید

نوعی شیرینی که با شیر، شکر، کاکائو، و افزودنی‌های دیگر درست می‌کنند.

شکلات

فرهنگ فارسی معین

(شُ کُ) [ فر. ] (اِ.) خمیر نسبتاً سفت شدة شکر و کاکائو و وانیل .

جست‌وجوی هم‌آوا

سقلات

لغت‌نامه دهخدا

سقلات . [ س ِ ق ِل ْلا ] (معرب ، اِ) سقرلات و آن پارچه ای باشد معروف که از پشم بافند. (برهان ). جامه ٔ صوف معروف که در فرنگ بافند. (رشیدی ). رجوع به سقرلات و سقرلاط و سقلاط شود.

سقلاط

سقلاط. [ س ِ ق ِل ْ لا / س ِ ق ُ ] (معرب ، اِ) جامه ٔ صوف معروف که در عرف آن را نبات گویند. (غیاث ). جامه ٔ صوف که در فرنگ بافند. (آنندراج ) : هزار سر مادیان و از دیبا و سقلاط و آنچه بدین ماند صلح تمام کنیم . (ترجمه تا

سقلاط

فرهنگ فارسی عمید

= سقلاطون: ◻︎ ز بس شقایق گویی خزانه‌دار فلک / به گرد دامن کهسار می‌کشد سقلاط (نزاری: لغت‌نامه: سقلاط).

برگک شکلات

chocolate chips

واژه‌های مصوب فرهنگستان

تکه‌های کوچک شکلات که یکی از اجزای تشکیل‌دهندۀ محصولات قنادی شکلاتی است

پَرک شکلات

caraque

واژه‌های مصوب فرهنگستان

شکلاتی پرک‌مانند که با ریختن لایۀ نازکی از شکلات بر سطح سینی یا مرمر و تراشیدن آن با کاردک پس از سرد شدن تهیه می‌شود

جست‌وجوی مشابه

شکلاتی

لغت‌نامه دهخدا

شکلاتی . [ ش ُ ک ُ ] (ص نسبی ) منسوب به شکلات . از جنس شکلات . || به رنگ شکلات . قهوه ای روشن .

شکلاتی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

choccolaty, chocolate, chocolatey

شکلاتی

فرهنگ فارسی معین

( ~ .) [ فر - فا. ] (ص نسب .) 1 - تهیه شده با شکلات . 2 - به رنگ قهوه ای روشن مانند رنگ شکلات .

شکلات‏پوش

enrobed

واژه‌های مصوب فرهنگستان

نوعی فراوردۀ غذایی که با شکلات پوشش‏دار شده است

شکلات‏پوشانی

enrobing

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پوشش دادن فراورده‏های غذایی با شکلات

جست‌وجوی متن

figlike

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شکلات

figulate

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شکلات

shaptan

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شکلات

chocolatey

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شکلات

variformed

دیکشنری انگلیسی به فارسی

شکلات

جست‌وجوی هم‌آغاز

شکلاتی

لغت‌نامه دهخدا

شکلاتی . [ ش ُ ک ُ ] (ص نسبی ) منسوب به شکلات . از جنس شکلات . || به رنگ شکلات . قهوه ای روشن .

شکلاتی

دیکشنری فارسی به انگلیسی

choccolaty, chocolate, chocolatey

شکلاتی

فرهنگ فارسی معین

( ~ .) [ فر - فا. ] (ص نسب .) 1 - تهیه شده با شکلات . 2 - به رنگ قهوه ای روشن مانند رنگ شکلات .

شکلات آشپزی

cooking chocolate

واژه‌های مصوب فرهنگستان

نوعی شکلات شیرینی‌پزی که در آن به‌جای کرۀ کاکائو، روغن گیاهی به‌ کار می‌رود

شکلات‏پوش

enrobed

واژه‌های مصوب فرهنگستان

نوعی فراوردۀ غذایی که با شکلات پوشش‏دار شده است

جست‌وجوی هم‌قافیه

مشکلات

لغت‌نامه دهخدا

مشکلات . [ م ُ ک ِ ] (ع ص ، اِ) چیزهای دشوار و سخت و پیچدار و مغلق . (ناظم الاطباء). ج ِ مشکل : در مشکلات محمودی و مسعودی و مودودی (ره ) رجوع با وی میکنند. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 286).وگر بپرسی از این مشکلات مر ما ر

برگک شکلات

chocolate chips

واژه‌های مصوب فرهنگستان

تکه‌های کوچک شکلات که یکی از اجزای تشکیل‌دهندۀ محصولات قنادی شکلاتی است

پَرک شکلات

caraque

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پودر شکلات

chocolate powder

واژه‌های مصوب فرهنگستان

پودر دانه‌درشتی که از کلوخه شدن پودر کاکائو به ‌دست می‌آید و در تهیۀ نوشابه‌های شکلاتی کاربرد دارد

رشته‌شکلات

streusel1, chocolate vermicelli, chocolate strands

واژه‌های مصوب فرهنگستان

یکی از فراورده‌های شکلاتی که با عبور دادن خمیر شکلات از صفحات مشبک به دست می‌آید

درپیوند

بیشتر بدانید

شکلات

šokolāt

معنی

جست‌وجوی دقیق

لغت‌نامه دهخدا

فرهنگ فارسی عمید

دیکشنری فارسی به انگلیسی

دیکشنری فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی معین

جست‌وجوی هم‌آوا

لغت‌نامه دهخدا

لغت‌نامه دهخدا

فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مصوب فرهنگستان

واژه‌های مصوب فرهنگستان

جست‌وجوی مشابه

لغت‌نامه دهخدا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مصوب فرهنگستان

واژه‌های مصوب فرهنگستان

جست‌وجوی متن

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

جست‌وجوی هم‌آغاز

لغت‌نامه دهخدا

دیکشنری فارسی به انگلیسی

فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مصوب فرهنگستان

واژه‌های مصوب فرهنگستان

جست‌وجوی هم‌قافیه

لغت‌نامه دهخدا

واژه‌های مصوب فرهنگستان

واژه‌های مصوب فرهنگستان

واژه‌های مصوب فرهنگستان

واژه‌های مصوب فرهنگستان