شیخ البحرلغتنامه دهخداشیخ البحر. [ ش َ خُل ْ ب َ ] (ع اِ مرکب ) سمک الیهود. شیخ الیهودی . دجونح . بل مرین . فوقی . (یادداشت مؤلف ). حیوانیست دریائی . و نیز رجوع به ترکیب شیح البحری ذیل شیح و تحفه ٔ حکیم مؤمن شود.
قنبادلغتنامه دهخداقنباد. [ ] (ع اِ) قندباقلی شیح ارمنی است که درمنه ترکی نامند. (فهرست مخزن الادویة).