دُشپروردگی چشمیـ حلقیoculopharyngeal dystrophy, oculopharyngeal syndrome, oculopharyngeal muscular dystrophyواژههای مصوب فرهنگستانبیماری وراثتی نادری که در آن ماهیچههای حنجره و ماهیچههای بیرونی چشم ضعیف میشوند
پوستکَنی شیمیاییchemical barking, chemical peeling, chemi-peelingواژههای مصوب فرهنگستانکَتزنی درخت در دورۀ رشد و تزریق مواد شیمیایی به بُنلاد برای جداسازی آسان پوست پس از قطع درخت
رگدُشپروردگی،دُشپروردگی رگangiodystrophy,angiodystrophiaواژههای مصوب فرهنگستانهرگونه اختلال در رگهای خونی ناشی از فقدان مواد مغذی کافی
پروردگیلغتنامه دهخداپروردگی . [ پ َرْ وَ دَ / دِ ] (حامص ) به بعض کلمات ملحق شود و افاده ٔ معنی اسمی کند: نمک پروردگی . نازپروردگی . سایه پروردگی .