صادراتفرهنگ فارسی عمید۱. [مقابلِ واردات] (اقتصاد) کالاهایی که از کشوری به کشور دیگر فرستاده میشود.۲. [جمعِ صادَرة] [قدیمی] = صادر
صادراتلغتنامه دهخداصادرات . [ دِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ صادرة. مقابل واردات . || در تداول علمای اقتصاد و بازرگانان ، کالاهائی است که از نقطه ای به نقطه ٔ دیگر و مخصوصاً از کشوری به کشور دیگر فرستاده شود.صادرات ایران : از مقایسه ٔ صادرات ایران در عصر حاضر با عصر قدیم مشاهده میشود که ارقام صادراتی
صادراتفرهنگ فارسی معین( ~ .) [ ع . ] جِ صادره . 1 - آن چه از محلی خارج کنند و به جایی دیگر فرستند. 2 - کالایی که از کشوری به کشور دیگر ارسال شود.
شذراتلغتنامه دهخداشذرات . [ ش َ ذَ ] (ع اِ) ج ِ شذرة. (اقرب الموارد): شذراتی متفرق . (یادداشت مؤلف ).
مصادراتلغتنامه دهخدامصادرات . [ م ُ دَ ] (ع اِ) ج ِ مصادرة. (یادداشت مؤلف ) : بوسهل زوزنی بود آن میانه کار و بار همه وی داشت و مصادرات و مواضعات مردم ... همه او می کرد. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 145). بیشتر خلوتها با بوسهل زوزنی بود و صارفات