ترجمه مقاله

صالح

sāleh

۱. نیکوکار.
۲. (صفت) شایسته؛ درخور.
۳. (صفت) نیک.
۴. [مقابلِ فاسد] پایبند به اصول اخلاقی و مذهبی.

امین، اهل، باتقوا، بدیل، پارسا، پرهیزگار، خلف، ذیصلاح، شاهنده، شایسته، لایق، محسن، نیک، نیکوکار ≠ طالح، فاسد

درستکار، شایسته

ترجمه مقاله